ارتباط عناصر و مزاجها
تصور غالب بر این است که اکتشافات شیمی و فیزیک جدید نظریه عناصر اربعه را رد نموده و ثابت کرده که طبیعیات قدیم به خطا رفته است و بر همین اساس محاسبات ایشان نیز با خطا مواجه میشود و لذا طب مرسوم در دوره گذشته نیز زیر سؤال میرود. لیکن تحقیق در سخنان متقدمان نشان میدهد که نظریه عناصر در اصطلاح پیشینیان ربطی به عناصر در شیمی جدید ندارد و اکتشافات جدید به هیچ روی نقدی بر آن دیدگاه نیست و لذا پزشکی مبتنی بر طبیعیات قدیم نیز با مشکلی مواجه نخواهد بود. مشکل اساسی بد فهمیده شدن کلام پیشینیان در این راستاست. حکما معتقدند که جهان آفرینش از بی جان و جاندار از چهار ماده اصلی وساده که به مواد دیگری قابل تقسیم نیست و به آن عناصر اربعه میگویند شکل یافته است. بدن حیوانات، گیاهان، انسان و کلیه موجودات مادی از این چهار ماده شکل گرفته است. با فراگیر شدن دیدگاه اتمی مندلیف و اشتباه گرفتن آن با مبحث عُنصر و رکن مطرح شده از دیدگاه حکما، سوء برداشتهایی به وجود آمد. نکته مهم این است که اتم یا عنصر از دیدگاه مندلیف، جسم ساده یا بسیط نیست زیرا یک اتم از الکترون، نوترون، پروتون، پزیترون و ذرات بنیادین دیگری تشکیل شده است، این در حالی است که دیدگاه حکمای طب ایرانی بر بسیط بودن عناصر اربعه یعنی ساده بودن و اینکه فقط از یک جوهر تشکیل شده اند، تأکید داشتند و این تعریف حکما یک تعریف فلسفی است چراکه حکما آگاه بودند مثلاً خاکی که در محیط وجود دارد شامل عناصر مختلف آهن، مس و بسیاری از فلزات دیگر است. در این جا پرسشى مطرح مىشود و آن اینکه اگر بدن تمام موجودات مادى از این چهار عنصر تشکیل شده است پس تفاوتهاى میان موجودات ناشى از چیست؟ حکما معتقدندکه دلیل تفاوت میان موجودات مقدار عناصر اربعه بکار رفته در بدن موجودات مختلف است. به عنوان مثال در یک موجود، خاک عنصرى بیشتر و در موجودى دیگر کمتر است.
بدن انسان از چهار رکن اساسی تشکیل میشود که عبارتند از خاک، آب، هوا و آتش و ه کدام دارای کیفیت خاص خود میباشد. این ارکان با آب و خاک و هوا و آتشی که ما در اطراف خود میبینیم متفاوت است.
کیفیت رکن های اصلی بدن انسان به این ترتیب است که خاک سرد و خشک، آب سرد و تر، هوا سرد و تر و آتش گرم و خشک است.
بدن انسان باید از مقادیر متناسب آب و خاک و هوا و آتش تشکیل شده باشد که مزاجی معتدل و وضعیتی سلامت داشته باشد. در صورتی که این ارکان به نسبت با هم ترکیب نشده باشند و یکی بر دیگری برتری داشته باشد باعث میشود که یکی از مزاج ها چهارگانه در انسان بوجود آید.
به این ترتیب که :
اگر در فردی رکن خاک که کیفیت سرد و خشک دارد برتری داشته باشد مزاج وی سوداوی خواهد بود
اگر در فردی رکن آب که کیفیت سرد و تر دارد برتری داشته باشد مزاج وی بلغمی خواهد بود.
اگر در فردی رکن هوا که کیفیت گرم و تر دارد برتری داشته باشد مزاج وی دموی خواهد بود.
و در نهایت اگر در فردی رکن آتش که کیفیت گرم و خشک دارد برتری داشته باشد مزاج شخص صفراوی خواهد بود.